
حال نوشتن را ندارم. تصاویر زلزله زدگان را که تلوزیون نشان میدهد منقلب میشوم. همه اش توی این فکرم که چرا ما باید اینجوری مثل برگ خزان تلفات بدهیم؟ سیل میاد : کلی آدم کشته میشه. طوفان میشه: خروار خروار تلفات جانی به بار میاره...... بعد میندازیم گردن قهر طبیعت ..... به ماورا الطبیعه وصلش میکنیم. خبر دارید که تعداد کشته شده های خوادث رانندگی یکسال کشور ما از تعداد شهدای تمام دوران جنگه بیشتره؟ نقش مدیریت این بین کجاست؟
توی تایوان یه زلزله نزدیک به ۷ ریشتر آمد . از تعداد انگشتان دست بیشتر کشته نداد.
چرا اینجا تو مملکت ما اینجوره؟ به عکس این پدر و جنازه بچه ش نگاه کنید؟
بجز قهر طبیعت فکر نمیکنید یه تعداد گوسفند باشن که اگه آدم بجای اونا کار میکرد ( ببخشید: فکر میکرد) قهر طبیعت زورش کمتر میشد!
در جایی که ارزش انسان تعریف نشده . هیچکس !!!!!
والا وزیر مسکن باید هاراگیری میکرد گو اینکه حتی استعفا هم نمی دهد . تنها کاری که کردند این بود که در مراسم شب هفت کشته شدگان بم دم در مسجد بعنوان صاحب عزا ایستادند ..... !!!!!