کرمانشاهی هستم و به کار طب مشغول.
در سرازیری ایام روزگار طی میکنم ُ که چون عمر از سی بگذشت آفتابت روی بغروب دارد.
گاه مینوشتم که این نگاشتن بسیار وبالم شده ُ که هر دیارالبشری چیزی بنویسد گریبان این فلک زده را میگیرند و حکایتیست این ماجرا و الباقی.....
ادامه...
سالها نوحه کردیم سالها دعا خواندیم سالها انتظار کشیدیم موسی آمد باز نوحه خواندیم و انتظار کشیدیم مسیح آمد باز نوحه خواندیم باز انتظار کشیدیم محمد آمد باز هم منتظریم در دریای اوهامات خود غوطه می خوریم و نمی دانیم که عاشقان دوست در ورای این چند هزار ساله انتظار هر روز به معراج می روند و با دوست ملحق می شوند وای برما که از انتظار تنها تظاهر و دروغ و ریا نصیبمان شد و از دیدار محبوب تنها نکبت دوری را به فرزندانمان هدیه دادیم وای بر ما
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سالها نوحه کردیم
سالها دعا خواندیم
سالها انتظار کشیدیم
موسی آمد
باز نوحه خواندیم و انتظار کشیدیم
مسیح آمد
باز نوحه خواندیم باز انتظار کشیدیم
محمد آمد
باز هم منتظریم
در دریای اوهامات خود غوطه می خوریم
و نمی دانیم که عاشقان دوست
در ورای این چند هزار ساله انتظار
هر روز به معراج می روند
و با دوست ملحق می شوند
وای برما که از انتظار تنها تظاهر و دروغ و ریا نصیبمان شد
و از دیدار محبوب
تنها نکبت دوری را به فرزندانمان هدیه دادیم
وای بر ما