.: کرمانشاه دیار شیرین :.

نوشته هایی از کرمانشاه

.: کرمانشاه دیار شیرین :.

نوشته هایی از کرمانشاه

زاغکی برگه رایی دید (از وبلاگ نقطه ته خط)

بقول دوستی این عنترنت ما اشکال دارد. میخواست مطلب راجع به انتخابات را آپدیت کنم .به مشکل خوردم. دیدم آقا ناصر یه مطلب ناب نوشته که مصداق سخن دل ما هم هست. حیفیم آمد اینجا نقلش نکنم. بخوانید: زاغکی برگه‏ی رایی دید و به دهن گرفت زود پرید روی یک درختی تا خستگی در کند. بر حسب اتفاق یک کاندیدایی از آن نزدیکی می‏گذشت و تا چشمش افتاد به زاغک و برگه‏ی رأی به نوک منقارش، گل از گلش شکفت و دوان دوان خود را به زیر درخت رساند و پس از یک سلام و علیک گرم و چاق سلامتی داغ و تعظیم غرا، گفت: ـ ای زاغک خوش پر و بال، ای زیبای بی‏مثال، زاغالی زوغوی ناز ناز من! من مدت‏ها در فکر جنابعالی بودم که چقدر شما هستید مظلوم و بزرگوار. شما تکید در میان پرنده‏ها، حیف بلبل،‌مرده شورش را ببرند، حیف قناری با آن جیغ و ویغ بی‏مزه‏اش، پرنده فقط زاغک، من ارادتمند و مخلص و چاکر هر چه زاغک خوش پر و بال و خوش‏الحان هستم. این است که تصمیم گرفتم از الان تا موقع انتخابات هر شب به جنابعالی و دوستانتان شام مفصلی تقدیم نمایم. اصلاً می‏دم برات هر چند قدم یک کارخانه پنیر سفید فتا یا لیقوان اعلا درست کنند. یک کارخانه صابون هم می‏زنم برات فقط جای دسر نوش جان کنی. کلی هم بودجه‏های خوب خوب برایت تصویب می‏کنم که هر روز پر و بال سیاهت را پولیش بزنند تا براق‏تر و خوشگل‏تر بشود. یک وام ازدواج طویل‏المدت هم می‏دهم که با زاغیه خانوم، بال هم را بگیرید و به سلامتی شیرینی‏تان را بخوریم. می‏دهم هر چی بچه‏ی شیطان را تیرکمان‏هایشان را بشکنند و کله‏شان را از ته بتراشند تا دیگر جرأت نکنند به طرف زاغک خوش تیپی مثل جنابعالی سنگ پرت کنند. بنده خود را موظف می‏دانم که از حقوق حقه و مدنی شما تا آخرین نفس مدافعه، مقابله، مجادله، مشاجره، مشاوره، محاوره، مداهنه، مراقبه، مصاحبه،‌ مصادره، مطایبه و مضاربه نماییم. نظرت چیه موافقی زاغالی زوغوی ناز ناز من؟ زاغک با نگاهی زاغک اندر سفیه مدتی چپ چپ کاندیدا را خوب ورانداز کرد و بعد... برگه‏ی رأی را با یک بالش برداشت و زیر بال دیگرش گذاشت و گفت: ـ برو ببینم بابا! این که تو میگی ما تو کتاب فارسی دبستان خواندیم. گذشت اون دوره‏ها، این شیره‏ها رو سر یکی دیگه بمال، قار...قار! سپس زاغک رند ما مجدداً برگه‏ی رأی را به منقار گرفت و پر کشید و کاندیدای دمق و توذوق خورده را به حال خود رها کرد.
نظرات 6 + ارسال نظر
سیدرضا دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:19 http://www.yahooha.net.ms

سلام همشهری
حالگت خووه..؟
اگه میشه یه لینک به من هم بده انشاالله من هم تو قالب جدبد سایتم لینک تورو میذارم

ن.ت.خ دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:15 http://nk.blogsky.com

درود. ممنون از لطفت آقا پیمان عزیز. در مورد ترانه‌هایی که روی صفحه داشتم خواستم بگویم که هنوز گرامافون خوبی گیر نیاورده‌ام. چند تایی را با یک گرام تبدیل به فایل کرده‌ام اما کیفیت خوبی ندارد. بعضی‌هایش خیلی ناب و کمیاب است که بیشتر آنها از خواننده‌های قدیمی کرمانشاه و لرستان و مربوط به خدا سال پیش است! به محض این که کارهایش درست شد خبرتان می‌کنم.

احسان دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 20:13

salam
manzele no mobarak as avali khyli ghashangtare
omidvaram haroz behtar beshe
movafagh bashi

روح انگیز دولتشاهی دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 21:20 http://www.dolatshahi.persianblog.com

سلام . من همیشه گفتم و دوباره هم تکرار می کنم صفحات شما برای من مثل یک الگو بوده و استفاده کردم . اما با عرض معذرت میخواهم بگویم که ترکیب رنگ در بلاگ قبلی بهتر بود و بهتر میشد مطالب را سریع خواند . اما این ترکیب رنگ جدید هر چند زیبا و شاعرانه است اما خط سفید روی سیاه خواندن مطالب را مقداری مشکل کرده و خط سبز نیز چشم را می زند . مرا ببخشید موفق باشید

مصلح دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 22:15 http://mgh.blogsky.com

سلام
وبلاگ زیبا و با محتوای داری اگر وقت کردی به ما هم سری بزن و باز درصورت تمایل تبادل لینک هم بد نیست

یونس علیخانی یکشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 20:00

سلام دوست
من یک شعر به نام زاغکی برگه رایی دید سرودم
اگه دوست داشتی بخونش
اگرم دوست داشتی می تونی بذاری تو وبلاگت
فقط بی زحمت اسم و نام منبع رو هم ذکر بفرمایید
http://asemaneabieiran.mihanblog.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد