زمستان ۸۴ است. تلفن زنگ میخورد. یک دوست. میگوید خانم جوانی با همسرش که از متعینین کرمانشاه هستند قصد دارند در خصوص ساختن یک بیمارستان برای کودکان با تو مشورت کنند.
میروم. بانوی جوان هیجان زده از آنچه که در ذهن دارد میگوید ... از بیمارستانی مجهز برای کودکان بیمار کرمانشاه وووو.
میگویم اینکار را نکنید. تعجب میکنند. توضیح میدهم که دادن هزینه برای آجر و آهن و بعد تجهیزات و هزینه پرسنل یعنی در غلطیدن به ورطهای که ثمرهاش بلعیدن پولهایست که میتواند منشاء اثر بیشتری باشد. پیشنهاد میکنم تا بیایند و هزینه درمان کودکانی را بدهند که خانوادههایشان توان ادامه درمان را ندارند. در ذهنم آن دخترک روستای زمکان نقش میبندد که پدرش توان تهیه انسولین را ندارد و ولش کرده به امان خدا. هزینهای که ماهانه کمتر از ۱۰ هزارتومان است.
از آن موقع تا ۳ ماه پیش میدویم و میدویم تا مجوز موسسه غیر دولتی خیریهای را بگیریم و دست آخر موسسه خیریهای را که قصد داشتیم با نام مهر راه بیاندازیم به اسم ؛مهر آئینان مهر؛ تاسیس میکنیم. و این میسر نمیشود مگر با همت همان بانوی جوان، خانم فریسا فوائدی و همسرش محمد رضا مدلل. تاجر جوان و پرکاری که قلب رئوفی دارد و من تا قبل از دیدارهایمان که بحکم پیگیری از کار صورت گرفت این را نمیدانستم.
و بدینسان مهر آئینان مهر راه افتاد. محمد تاکید دارد که هیچ سیاستمدار و هیچ تجارت پیشهای به جمع امنای موسسه وارد نشوند. نگران است که هدفی خیر وجهالمصالحه سیاستمداران و تجارت پیشهگان نشود.
دکتر ایزدی را که رئیس دانشگاه است پیشنهاد میکنم. ابتدا مخالفند چون صاحب مقام است. توضیح میدهم که بخاطر مقام پیشنهادش نکردهام و بعد که بدیدارش میرویم مجذوب تواضع و ادب و آرامشش میشوند و وارد جمع موسسین میشود . چند نفر سیاستمدار که موضوع را میفهمند تلاش میکنند و از این ور و آنور پیغام میدهند و محبتها میکنند که: ما هم هستیم . اما رد میشوند.....
داستان تشکیل مهر آئینان مهر مفصل است. داستان بیم و امید است .
حالا مهر آئینان براه افتاده است. قصد داریم تا بعد از ماه رمضان اعلام موجودیت کنیم هرچند از همان ابتدا کار کردهایم. تصمیم میگیریم تا نویسندگان و مطبوعاتی های شهر مشورت کنیم و این میشود که شب گذشته با همه عزیزان دیدار و رایزنی میکنیم. در فضای دوستانهای که اکثراْ آمدهاند.
فریدون معتمدیان رئیس خانه مطبوعات ،حسینی کیهان، الوندی ابوذر ، همشهریها، ایرنا، حسنعلی مهدوی که بقول خودش ۲۰ سال است همدیگر را ندیدهایم و... خیلیهای دیگر.
بهمدیگر قول میدهیم تا فرهنگ یاری رساندن به بیماران را نهادینه کنیم.
شما هم اگر میتوانید به مهر آئینان بپیوندید.
نشانی: www.mehraeinan.com