-
دو باره طلب کرد
جمعه 25 مردادماه سال 1387 09:42
تلفن زنگ میزند... از عربستان است +کجایی فلانی؟ سریع آماده شو بیا .... .کجا بیایم؟ + مدینه...منتظریم. پاسپورت را میفرستم. چند روز بعد پیگیر که میشوم ، میشنوم که رفتنم لغو شده. با خودم میگویم که قسمت نبود و نطلبید. باز تلفن زنگ میخورد... کد مدینه است. + چه شد؟ - آمدنم لغو شده؟ و باز از تهران تماس میگیرند که بیا.... گویا...
-
ادامه
سهشنبه 21 خردادماه سال 1387 20:52
بهر بیچارگی است می ایستم تا آقای هندی برود بعد تا میروم اکسپلورر را باز کنم ارتباط قطع میشود کلافه میشوم. در همین اثنا یک ژاپنی هم میآید و هرچی انگلیسی میپرسد آقای کافی شاپ نمیفهمد. دلم واقعاٌ برایش سوخت جلو رفتم و سوآل کردم چه میخواهد . میخواست برایش یک شماره تلفن بگیرند . با موبایلم برایش گرفتم. یه نفر آمده بود...
-
سفر به چین و ما چین
دوشنبه 20 خردادماه سال 1387 16:43
چین برای ما ایرانیها مخزن اسرار و منشأ اعجاب بوده است، آنرا خواستگاه علم میدانسته ایم و اصلاً حدیثش را هم داریم که اطلبوا العلم ولو کان بصین و پس چین از دیر باز با ما بوده است و حالا هم هست. تحریمهای اقتصادی موجب شده که ما بیشتر بدان روی بیاوریم و حالا اگر نه از سر جستجوی علم که از برای تمتع متاع بازرگانی به چین...
-
همراه پدر
چهارشنبه 1 خردادماه سال 1387 01:32
الآن این تصویر را دیدم. یک مرد اسیر عراقی که در بند اشغالگران آمریکایی است .... همراه با پسر کوچکش. دستانپدر بر روی پیشانی فرزند را نگاه کنید... من بواسطه شغلم صحنه های دردناک زیادی را دیده ام... آنشب که پدری در کنار سه فرزند کوچکش ، در حالیکه خیره به آن سه بچه بود ، مرد صحنه ایست که هیچگاه از ذهنم زدوده نمیشود و هر...
-
در شهر
دوشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1387 04:31
۱. پسرکم التماس میکند که دو نفری برویم بیرون و قدم بزنیم.میخواهد که ببرمش دور میدان فردوسی. عکس ۴ سالگی مرا با پدرم دیده است که در کنار مجسمه وسط میدان فردوسی انداختهایم و حالا همیشه و مخصوصاْ غروب هر جمعه بهانه میدان فردوسی را میگیرد که من سالهاست قید دیدنش را زدهام. لباسش رامیپوشانم و دستان کوچکش در دست، راه...
-
خشکسالی، ما و ترکیه
جمعه 27 اردیبهشتماه سال 1387 20:16
۱ . در نیمه نخست دهه ۸۰ میلادی کشور ترکیه مرحله گذار از حاکمیت نظامی را با سیاستمدار کهنه کاری بنام تورگوت اوزال تجربه میکند. او که موسس حزب مام میهن است در ۱۹۸۳ به عرصه حکومت دست میابد. سوای همه تاثیراتی که این سیاستمدار فقید بر کشورش گذاشته است و زیربنای یک اقتصاد آزاد و توانمند و پیوستن به اتحادیه اروپا را پی ریزی...
-
حاج آقا
پنجشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1387 19:39
حاج آقا از دوستای پدر است. یعنی همبازی و رفیق و قوم و خویش همند. هر دو کنگاوری هستند. اولین بار سال ۱۳۵۷ در بحبحه انقلاب دیدمش داشت یه تظاهرت مردمی را سامان میداد... پدرم اتفاقی دیدش و صدا زد.حاجی آمد و هم را بوسیدند و بعد سریع رفت و پدر از محمود و خاطرات کودکیشان گفت و از درستی محمود. بعد از انقلاب حاج آقا ُ...
-
صد کتابی که باید پیش از مرگ بخوانید...
پنجشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1387 18:21
امروز ُ همینجور اتفاقی برخوردم به لیست ۱۰۰ کتابی که به بشریت! توصیه شده پیش از مرگشان حتماْ بخوانند و من که تنها حدود ۱۵ تا از این گنجینه را آنهم سالها قبل که هنوز بکار گل دنیا نیالوده بودیم ُ به جهت تذکر بخود و یاد آوری اینجا ذکر میکنم ( فکر کنم در گذشته اینجا و یا در یکی دیگر از وبلاگهایم یادی از آنها کرده باشم)...
-
ما بیگناهیم
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1387 16:39
دوستانیکه به بنده نزدیکترند اطلاع دارند که چون یه کمی از کار طراحی سایتها و بخصوص سیستمهای مدیریت محتوا اطلاع دارم و ای بگی نگی یه چیزایی بلدم ....برای کمک بزندگی و بخاطر تفریح ، بطور غیر حرفه ای ، سایت میسازیم!. بنا براین همانطور که یک سیمکش کار برق کشی منزل شما را انجام میده و بعدش اگر کسی را برق بگیرد ( زبانم لال)...
-
به حاجی و پوتینهایش رأی میدهم.
دوشنبه 20 اسفندماه سال 1386 01:30
گرفتار کارهای زندگیام هستم... قسطها... کار بعداز ظهر... بیماریام پسرخالهای زنگ میزند که بیا با حاج محمد آشنا شو... میگویم دورا دور میشناسمش... از زمان جنگ. میگوید بیا کمکش کن. میگویم خیلی گرفتارم.میگوید سایتش راببین اگه ایرادی داشت درستش کن... سایت را پسر کوچکش درست کرده، خیلی ساده است. آدرس DNS های هاستم را میدهم...
-
حکایت من مگس و اوی سیمرغ .
دوشنبه 20 اسفندماه سال 1386 00:46
سال ۸۴ یه مطلبی نوشته بودم در جواب مصاحبه دکتر امینی نماینده شهرمان که در خصوص تعیین وزیر بهداشت به بیان نظراتشان پرداخته بودند. امشب دیدم یه کامنتی در بخش نظرات هست. بررسی کردم دیدم یکی از یاران و دوستان ایشان در این بحبحه انتخابات برایم نوشته و در آخر هم این کمترین به مگسی مشابهت دادهاند، بدین مضمون: باید عرض کنم...
-
مرثیه و مدیحه در کشورهای دیگر
دوشنبه 8 بهمنماه سال 1386 02:43
یک دو ساعتی میشود که دلم هوای نوحهای را کرده بود و بدنبال باسم کربلایی اینور و آنور را گشتم و در این جستجو برای یافتن منظور با مرثیه خوانی بنام عبدالرحمن اونول یا Abdurrahman Önül که ترک زبان است آشنا شدم و از آنجا که برایم بسیار جالب بود که در کشور ترکیه کاست و سی دی های این خواننده مذهبی طرفداران بسیاری دارد....
-
فقط کتاب
جمعه 18 آبانماه سال 1386 16:39
ایزد سیف اله پور از دوستان است. امروز که دیدمش با خنده هی طعنه میزد که : با این هفت - هشتا وبلاگ و سایتی که داری .... هی هی هی .... ( خنده) میتوانی کار دست مردم بدهی.... و باز همان قصه من و بصیرت که آنرا به من منصوب میکنند. از امروز فقط در آدرس: http://medicalbook.blogsky یک کار فرهنگی - علمی میکنم و آنهم اینست که...
-
مشاوره جیبی قلب
جمعه 4 آبانماه سال 1386 00:41
Pocket Consultant Cardiology یک کتاب جیبی مناسب برای پزشکان بخشهای اورژانس قلب و رزیدنتها و انترنهاست. این کتاب ۴۶۸ صفخه و در قطع جیبی است و شامل بخشهای زیر است. 1 Cardiac Symptoms and Physical Signs, 2 Congenital Heart Disease, 3 Valve Disease, 4 The Cardiomyopathies, 5 Coronary Artery Disease, 6 Cardiac Failure, 7...
-
فقط کتاب
جمعه 4 آبانماه سال 1386 00:14
از این به بعد در اینجا به نیت انجام یک کار فرهنگی فقط کتابهای ناب و علمی معرفی میکنم. این کتابها را من از سرویسهای پولی دانلود کرده ام و پس از آپلود در هاستهای رایگان در اختیار شما قرار میدهم.
-
عسگر گاریچی
سهشنبه 3 مهرماه سال 1386 00:56
۱. یادم است در کتاب تاریخ آنجا که وقایع مشروطه را توضیح میداد و در بخش وقایع سال ۱۲۸۴ پس از آنکه علاالدوله حاکم وقت تهران (اگر اشتباه نکنم) داد عدهای از تحار قند و شکر را که گرانفروشی کرده بودند فلک کردند و همین باعث آشوب در شهر و مهاجرت علما به قم و تحصن آنها و مردم شد. بعد متحصنین اعلامیه دادند و از مظفرالدین شاه...
-
ناصرالدین شاه مرد خوبی است!
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 13:38
عرض شود بدنبال درج مطلب رئیس اداره ما، این حقیر ، فقیر سراپا تقصیر به انحاء مختلف مورد ملاطفت و بنده نوازی ذات اقدس ملوکانه : السلطان، سلطان ابن سلطان ابن خاقان، قرار گرفتیم و صله بسیار واصل نمودیم!. عزیزان باید متوجه باشند ، که نوشته موصوف در باب ناصرالدین شاه قاجار، نوشته شده بود، هر چند شائبه این خان را به ذهن...
-
روابط انسانی در عصر مدرن
پنجشنبه 29 شهریورماه سال 1386 00:11
داشتم پستهای قدیمی را نگاه میکردم به یک مطلب از دکتر نمازی دوست بسیار عزیزم برخوردم. برایم همان طراوت قبل را داشت . حیفم آمد دوبار نقلش نکنم ....امروزه( در روابط انسانی) اما با روند کاملا متفاوتی روبروییم , موبایل, اینترنت و دیگر ابزار ارتباطات، آدمی را به طرز منفعلانه ای در دسترس قرار داده است و انسان تسلطی بر حریم...
-
مهر آئینان مهر
چهارشنبه 28 شهریورماه سال 1386 01:41
زمستان ۸۴ است. تلفن زنگ میخورد. یک دوست. میگوید خانم جوانی با همسرش که از متعینین کرمانشاه هستند قصد دارند در خصوص ساختن یک بیمارستان برای کودکان با تو مشورت کنند. میروم. بانوی جوان هیجان زده از آنچه که در ذهن دارد میگوید ... از بیمارستانی مجهز برای کودکان بیمار کرمانشاه وووو. میگویم اینکار را نکنید. تعجب میکنند....
-
رئیس ما: ماجرای یک کفش گشاد
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1386 00:00
۱- ۱۷ روز از ماه میگذرد. هر روز کارمندان اداره میروند جلوی در حسابداری و از مسئول حسابداری میپرسند: امضاء کرده؟ و هر روز میشنوند که : هنوز نه. لیست پرداخت اضافه کاری شده است دغدغه خاطر همه . رئیس اما انگار نه انگار که جماعت در اضطراب قرضها و قسطهایی هستند که پرداختشان بستگی به چرخش قلمش دارد، قلبشان به طپش افتاده است....
-
استفاده اختصاصی ممنوع
چهارشنبه 7 شهریورماه سال 1386 12:32
روز نیمه شعبان است. رفتهایم منزل یکی از دوستان، با میزبان از بالا نگاهی به کوچه میندازم. میبینم بر روی زمین کنار کوچه عملیات ساخت و ساز یک واحد مسکونی در جریان است. حتی در روز تعطیل. که میبینم یک پژو شماره دولتی میآید و راننده آن میرود سر زمین و مشغول امر و نهی کارگران میشود. میپرسم ساختمان دولتیه؟ میگوید نه بابا مال...
-
یک کاری بکنید
سهشنبه 6 شهریورماه سال 1386 15:13
امروز دکتر خدایاری سخت گرفته بود. در شهرداری بهش گفتهاند که پارک شیرین را میخواهند بدهند به یک آقای سرمایهگذار! و ایشان میخواهد میلیاردها تومان در آنجا سرمایه گذاری کند. همشهری من ، همزبان من، ای که سالها باهم و درکنار هم زندگی کردهایم. بخاطر تو و بواسطه رنجهای تو و نداریهایت ، من که همیشه آرزویم بودن با تو تا...
-
نیمه شعبان
سهشنبه 6 شهریورماه سال 1386 01:05
-
پزشک نمونه
دوشنبه 5 شهریورماه سال 1386 01:20
د خترک نحیفی است ،تازه فارغالتحصیل شده است. ار تهران یکسر آمده است ثلاث باباجانی تا طرح بگذراند. خودش و یک چمدان است. من تنها پزشک درمانگاه هستم. از اتاق رئیس میآید و از وضعیت منطقه میپرسد. از روستاهاُ از مردم و فرهنگشان و بخصوص کردها. میگوید که خانوادهاش یک کمی نگرانند. میخواهم دلداریش بدهم که بعد از اتمام حرفهایم...
-
آرزوهای بر باد رفته، منجم شهر
جمعه 2 شهریورماه سال 1386 19:02
دکتر خدایاری دوست و همکارم هستند. سالهاست که انجمن نجوم کرمانشاه را میگرداند. گرچه میانهای با آسمانها ندارم و این شاید موجب عدم تفاهم بین ماست که حالا برسم تقدیر همنشین یک اتاق شدهایم. اما طی دوسال گذشته وقتی دیدهام و میبینم جوانهایی میآیند تا به دکتر خدایاری، معلم نجوم شهر، سر بزنند و بعد در محاورههایشان از...
-
میرزا رضا کلهر
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 11:47
درگذشت نامدار ترین خوشنویس دوره قاجار نقل از: – حیات میرزا محمد رضا کلهر(کرمانشاهی) نامدار ترین خوشنویس دوره قاجار در 29 امرداد ماه سال 1271 خورشیدی برابر با 25 محرم الحرام 1310 ه. ق دار فانی را وداع گفت. میرزا محمد رضا کلهر در یکی از روزهای تابستانی سال 1245 ه. ق در کرمانشاه متولد شد. پدرش محمد رحیم بیگ سردسته سواره...
-
من و بصیرت
پنجشنبه 25 مردادماه سال 1386 00:44
۱- زرررنگ زرررررررررنگ |صدای زنگ تلفن| * بقرمائید؟ بله خودم هستم ¤ ( آنور خط) : هی هی هی هی ... (خنده) بابا ایول حال کردم برای این سایتت... احسنت به مقالاتت... * کدام سایت ؟ شش هفتتایی طراحی کردم و دادم تحویل صاحباش ¤ بصیرت *ب صیرت کدامه؟ ........ ۲- * جناب... ببخشید برای تمدید دامین ۳ تا سایتی که مربوط به.... باید...
-
جینگلیشی
شنبه 20 مردادماه سال 1386 14:51
راستش چند سالی هست که فینگلیش یا پینگیلیش بین کاربران اینترنت ایرانی رواج یافته است و همانطور که میدانید در این شیوه نگارش زبان فارسی را با حروف انگلیسی تایپ میکنند. خوب ضرورت است دیگر و اختراعی است زائیده احتیاج. یادم میآید که دامنه این اختراعات قدیمی تر از اینترنت و کامپیوتر است، آنگاه که کتابهای مکالمه بزبان...
-
پول
جمعه 19 مردادماه سال 1386 16:12
یادمه کوچکترین واحد پولی که بدست گرفتم سکه های نصف ریال یا ۱۰ شاهی بود که معادل ۵۰۰ دینار بود. همان زمان هم ( سالهای نیمه نخست دهه ۵۰) این سکهها ارزش زیادی نداشت. یه آدامس بادکنکی خروس نشان میشد باهاش خرید. و من در سال ۵۲ روزی ۱ ریال از بابام میگرقتم که سال بعد شد ۲ ریال و کلاس پنجم که شدم ، تو جیبیام به ۵ ریال...
-
دکتر محمد مکری
شنبه 13 مردادماه سال 1386 19:00
در تماس با عزیزی بحث بر سر نخستین سفیر انقلاب در اتحاد جماهیر شوروی رقت. دکتر محمد مکری که ریشه در آب و خاک کرمانشاه دارد . ایشان خبر از درگذشت این استاد ادب پارسی دادند. دکتر محمد مکری، نامزد اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران و نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی، ساعت 10 شب ۲۳ تیرماه در پاریس در سن...